دختران اُِ.پی.دی
بسم ربی الحنون
کتاب: دختران اُ.پی.دی ؛خاطرات مینا کمایی
نویسنده: لیلا محمدی
انتشارات سوره مهر
شابک: 3-754-471-964-978
من نوشت:
کتاب، خاطرات دختر جوانی است که در خانوادهای پرجمعیت و با تعصب ایرانی در آبادان زندگی میکند و در دوران جنگ تحیملی همراه خواهرش «مهری» در کسوت امدادگری مشغول جهاد است.
آن چه که برای من جالب بود، برخورد غیرقابل پیشبینی پرستاران، مسئولین بیمارستان، مسئولین بسیج و ... با دختران جوانی بود که داوطلبانه و جان برکف در مناطقی که هر لحظه خطر اصابت توپ های دشمن را دارد، مشغول به عشق ورزی بودند.
موضوع دیگر، حجم بالای فعالیت های فرهنگی و شرکت در مراسم مختلف و فعال بودن دختران آن زمان و مقایسه با دختران امروزی است که قطعا برای شما هم جالب خواهد بود.
پیشنهاد میکنم اگر قصد خواندن این کتاب را دارید، حتما قبل آن کتاب «دا»، خاطرات سیده زهرا حسینی را مطالعه کرده باشید که بیشتر در فضای داستان قرار بگیرید.
شاید اگر توصیف ها جزئی تر بود و روند پیشرفت داستان کمی کندتر بود، بیشتر به دل مینشست.
قسمتی از متن کتاب که به من خیلی جسبید:
« خانه خود را ساختم، اینجا دیگر جای من نیست، باید بروم، باید بروم»
شهید 14 ساله، زینب (میترا) کمانی
جملهای که برای هدیه دادن کتاب، روی آن نوشتم:
« امیدوارم در تمام زندگیات، چه در آبادان چه در شاهینشهر؛ بتوانی از میترای وجودت به زینب برسی»
برای اطلاعات بیشتر و خرید اینترتی کتاب میتوانید به تارنمای انتشارات سوره مهر مراجعه کنید.
سلام خسته نباشید مطالبتون عالیه موفق باشید.
مسعود رضایی